گروه ورزش/شهرآرانیوز، به دنبال بهانه جویی اصلا نباید بود و توجیه هم نباید کرد و در یک کلام، با شهامت و صداقت باید پذیرفت، در شروع لیگ ملتها خوب نبودیم و در حد انتظار و توقعات هم ظاهر نشدیم. صد البته این خوب نبودن و بد بودن تیم ما، دلایل خاص خود از جمله شوک نبود کاپیتان هم بود که به بودنش سخت عادت کردیم و در نبودش انگار تیم ما و والیبال ما چیزی کم دارد. تاثیرات و اتکای بیش از حد تیم ما به معروف، اظهر من الشمس است و کسی هم نمیتواند کتمان کند!
در بازی دوم در حالی که روسها بنای کارشان را روی آنالیز ترکیب ایران در بازی با ژاپن گذاشته بودند، الکنو با ترکیبی جدید و با تکیه به جوانترها، آنان را سخت غافلگیر کرد. اگرچه جوانهای والیبال در نهایت ۳ بر یک بازی را واگذار کردند، ولی با نمایشی شجاعانه نشان دادند که به تدریج با برطرف کردن کاستیهای فنی میتوان به آنان بیشتر اعتماد کرد.
تغییرات در تیم ایران امروز هرگز مثل دوران کولاکوویچ از روی اجبار نبود و آلکنو به قولش در میدان دادن به جوانان بدون ترس از باخت، عمل کرد و در مجموع نیز تیم ملی با ترکیب جوانتر در صورت عدم ارتکاب اشتباهات فردی و بهتر عمل کردن در توپگیری و خواباندن توپهای اول و مشارکت قویتر سرعتی زنانش، حتی این شانس را داشت که شکست خفیف تری را در مقابل قهرمان دو دوره گذشته لیگ ملتها متحمل شود.
در این بازی محمد طاهر وادی علی رغم مشکلات دریافت اول، در تقسیم پاس خوب ظاهر شد، امیرحسین اسفندیار، صابر کاظمی و حتی آرمان و میثم صالحی هم نوید روزهای بهتری را در بازیهای سخت دادند. صابر کاظمی با کسب ۱۸ پوئن امتیازآورترین بازیکن ایران در این بازی لقب گرفت.
به هر روی اتفاقی که این دوره برای کاپیتان معروف افتاده، میتوانست در همه این سالها و در همه بازیهای پیش رو چه در لیگ ملتها و حتی المپیک هم بیفتد، اتفاقی که برای خیلی از ستارگان برجسته سایر تیمهای ورزشی از جمله رقبای ما و خود ژاپن هم هم افتاده و خواهد افتاد.
ولی راه حل مقابله با چنین اتفاقات ناخواستهای خیلی برای تیمهای دیگر بخصوص تیمهای صاحب والیبال سخت نیست و آنان برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی که خیلی دور از ذهن نیست، با پرورش جایگزینان مناسب و نزدیک از نظر فنی راه غلبه بر چنین مشکلاتی را بلدند و در روزهای سخت اینچنینی، زانوی غم بغل نمیگیرند و خود دچار شوک منفی و حریفان را دچار شوک مثبت نمیکنند.
از این موضوع که بگذریم دربازی اول در بحث فنی، ژاپنیها خیلی برتر از تیم ما نبودند و برتری آنان ناشی از مهارت همیشگی در توپگیری، آنالیز بهتر و روحیه بالای تیمی همراه با انسجام و همبستگی تیمی قویتر بود که میلاد عبادی پور به درستی در پایان بازی به آنها اشاره کرد. تیم ما جدا از ضعف همیشگی در دریافت، در سرویس هم خوب نبود و در حمله از منطقه ۴ به شکل عجیبی به بن بست خورد. شاید اگر غفور آماده نشان نمیداد، تیم ایران شکست امتیازی سخت تری را هم تجربه میکرد و از همه مهمتر کمبود پاسور دوم هم کاملا دست آلکنو و کادرفنی را برای تغییرات تاکتیکی بست و از نظر ذهنی و روانی حریف کاملا آمادهتر از تیم ما نشان داد.
اگر ما یک غفور آماده داشتیم که نزدیک به ۶۰ درصد آبشارهایش را تبدیل به امتیاز میکرد موفقتر ظاهر شدیم، ژاپنیها هم تنها متکی به یک نفر نبودند و ایشی کاوا، تاکاهاشی در پست قدرتی در منطقه ۴ و حملات پایپ عالی ظاهر شدند، یاماموتو یک لییروی تمام عیار در توپگیری و دریافت بود و بازیسازی بی نقص فوجی در پست پاسور هم کمک کرد تا چشم بادامیها به یک برد شیرین و دور از انتظار برسند. بخصوص هنر فوجی روی توپهای برگشتی با استفاده از حملات پایپ نیز در به هم ریختگی خط دفاعی ما غیر قابل کتمان بود. اتفاق مهم دیگر تاکتیکی در تیم ژاپن اینکه در اواسط بازی وقتی شیمیزو جواب نداد، مربیان ژاپن اوتسوکا را جانشین او کردند که یک بازیکن قدرتی بود و از اوتاکه قطر پاسور سوم خود چشم پوشی کردند. اوتسوکا بی تردید در کنار ایشی کاوا و تاکاهاشی نقشی اساسی در حملات روی تور و پیروزی چشم بادامیها در این بازی ایفا کرد.
اما جوانان ایران در بازی دوم برابر روسیه به مراتب بهتر ظاهر شدند و در روزی که خبری از محمد موسوی، میلاد عبادی پور، امیر غفور و سعید معروف نبود جوانان نشان دادند که میتوان به آنها امیدوار بود. در این دیدار اگرچه روسها در اشتباهات با ایران برابر بودند، اما در حمله، سرویس و به خصوص دفاع عملکرد بهتری از تیم ایران داشتند و توانستند دومین برد خود را جشن بگیرند.